Wednesday, December 30, 2009


تنها راه شناختن يك نفر
دوست‌داشتن او بدون هيچ اميدی است.


Jack: Sarah!
Sarah: What
Jack: Is that him?
Sarah: What difference does it make?
Jack: It just does.
Sarah: It's not gonna change anything.
Jack: Look! I wanna know. I need to know who he is.
Sarah: It doesn't matter who he is, it just matters who you're not.
Lost( S3-E1)


اگه یه بار بخوام یه واقعیت رو به رسم ادبی بگم اینجوری می گم:

برخی از آدمها
دیگر ازشان گذشته است
که بخواهند
از کسی برنجند..
یکی از این برخی از آدمها
من هستم.


Monday, December 28, 2009


تاريکي
تنهائي
زيبائي
آزادي
اسارت
کودکي
نقاشي
شکست
خيانت
دوستي
دشمني
عشق
سنگ
آتش
جهنم
بهشت
دوباره
دير
خيلي
واسه
شروع
ناگهان
خيلي
دير
فراموش
بخشش
نفرت
فنا
منفي
مثبت
روشني
اميد.





Exogenesis: Symphony Part III (Redemption)
BY: The Muse (one of my favorites alt.rocks)

Saturday, December 26, 2009


- چای کیسه ای را پس از مصرف می اندازند در سطل زباله ...
- چه شباهت نزدیکی !!
.
.
لذت بعضی از کارها به نکردنشونه
.
.
Uprising by Muse
.
.
یه کم وقت میخوام .
.
.
بگذار هنوز خيال کنم
بادها برای من می‌وزند.
.
.
تمام زندگي من
با تمام كاراكتر هايي كه اطرافم هستن
با تمام اتفاقاتي كه دوروبرم ميوفته
همه و همه سوژه اي ناب هستن واسه نوشته هاي پارانويدي
.
.
AaRON
Artificial Animal Riding On Neverland
all tracks
are
GREAT

Friday, December 25, 2009


می دونی؟
همیشه این دلم به اون دلم میگه:دکی..
تو این دنیای هیشکی به هیشکی
این یکی دستت باید اون یکی دستت رو بگیره
ورنه
خلاصی..خلاااااص..

Wednesday, December 23, 2009




زمانی که گفتم دوستت دارم
می دانستم الفبايي نو اختراع می کنم
در شهری که هيچ کس خواندن نمی داند.
شعری می خوانم
در سالنی خالی
و شرابم را در جام کسانی می ريزم
که نمی توانند آن را بنوشند.


نزار قبانی

Tuesday, December 22, 2009


من قاعدتا باید ساکت باشم.
من قاعدتا باید چشمانم را ببندم بر همه چیز و عین خیالم نباشد که
روزهاو برگها می ریزند و من در این میان معلق می شوم.
من می بایست داد نزنم..هیچ نگویم..بگذارم آدمها بیایند و بروند
بروند و بیایند..هرچه می خواهند ببرند..بفروشند..بخرند..و فقط بیایند و بروند..
مرا چه به حرف..چه به کلمه..چه به حروف..
حتی مدتهاست که حروف هم هجی نمی شوند..هجی هم که بشوند..آنجور که می خواهم در
نمی آیند و آنجور که لازم است و درست نمی آید..بهتر است بماند..همانجا در دل..در سر..
آری پسرم..تو باید همین باشی..اشتباهی بر خورده ای..درست باش..
بگذار تا بیایند و بروند..خطی بکشند..خطی بیندازند و بروند..
دستانت را صلیب کن و بگذار تا برگها بریزند بر شانه ات..بر دستانت..اما ساکت باش..
چشمانت بسته..سرت پایین...آغاز فصل سرد است و تو سردتر باش..
بگذار تا هوا هم کم بیاورد..

Friday, December 18, 2009



حرف بسیار درستیه
مرگ خود چاره و درمان است..
که به نظرم تنها چاره و درمان مشکلاته
مشکل اصلی من اینه که نمی تونم با تلاشای مذبوحانه خودم رو خر بکنم..
واسه همین، اندکی جرات سحر نزدیکه..
چون مرگ خودخواسته هم عصبانیت اون بالائی رو به همراه داره..
عجبا...

Sunday, December 13, 2009



بسه..
به خدا بسه...
چقد حرف می زنی پسر...
همه چی خیلی تابلوئه به خدا..
نمی فهمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

They're telling me it won't be long
The door is shut
The suits are on
Too bright to be day
To hurt anyway
Still there's no view
No green, no blue

The headlights above
They don't know love
You smile to please
I try to care

You break my heart
You break my heart

I love you here
I love you here


(Archive-HEADlIGHTS)

Tuesday, December 1, 2009



بله ،همچنین لعنت به تو..
لعنت به من؟ لعنت به خودت..
لعنت به تو و تمام این شهر با هرکی که توش هست.
نه،نه،نه
لعنت به رفقا..
هرچی فایده داری ازت می گیرن و پشت سرت بهت می خندن..
لعنت به اون یارو گدای شیشه شور که گند زد به شیشه ماشینم..
مرتیکه برو یه شغل درست پیدا کن.
لعنت به سیکها و پاکستانیا
همه جای خیابونا رو بمب میذارن..
تروریستای لعنتی که ایشالا یه بار بمبتون
اونجاتون رو متلاشی کنه..
لعنت به بچه های پارک سر کوچه که میشینن قلیون میکشن
جای اینکه به فکر کار و تلاش واسه زندگی باشن
لعنت به چینیا
با جنسای آشغالشون فقط گند زدن تو اقتصاد نداشته و مصرفی این مملکت..
لعنت به روسا..
دودوزه بازای احمق که اگه عرضه داشتن مجبور نبودن از
یه سری احمقتر از خودشون حمایت کنن تا آمریکا رو به فنا بدن مثلا..
لعنت به ایرانسل با تبلیغای مسخرش و کیفیت نداشتش و یه مشت احمق توش..
لعنت به بانکای داغون و بی فایده که پول مردم بدبخت رو صرف تبلیغات تکراری
و مزخرفشون می کنن..
لعنت به پلیسای فاسد
که دنبال یه فرصتن تا یاد این بیفتی که دزدا و قاتلا بهترن..مرام دارن یه خرده..
شما به اعتماد ما خیانت کردین..
لعنت به روحانیون..تو هر دین و آئین..که دستشون رو تو شلوار یه بچه بیگناه می کنن
لعنت به معابد و کلیسا و مساجد که ازشون حمایت میکنن..و مارو به شیطون تحویل میدن..
لعنت به هرچی آدم که ادای قدیس بودن رو درمیاره ولی آخرین چیزی که داره معصومیته
و پاکی..
لعنت به آدمائی که مث پشکل ریختن تو زمین و زاد و ولد میکنن و فقط به فکر پا گذاشتن
رو سر همدیگن واسه بالا رفتن..
لعنت به اسامه بن لادن و القاعده
نیمه عقب مونده های غارنشین سوسمارخور
اصولگراهای احمق هرجائی
که به اسم خدا یه عالمه بیگناه رو کشتن..
لعنت به اون..
بهش همه اعتمادم رو دادم
و اون از پشت بهم خنجر زد
دینامیت گذاشت زیرم و فتیله رو آتیش زد
لعنت به والدین
با اون غم بی پایانشون
فقط و فقط دارن میگذرونن که تموم بشه..
لعنت به این شهر و هرکی توشه
از اونور لویزان تا یافت آباد
از فرحزاد تا خاوران
از درکه تا شهر ری
از دهکده المپیک تا تهرانپارس..
بذار یه زلزله زیر و روش کنه..بذار گدازه های اتیش همه رو تبدیل به خاکستر کنه..
نه
نه، لعنت به تو نیما ..
تو همه چیزرو داشتی و از دست دادی..
تو ای الاغ لعنتی..