Sunday, July 24, 2011


روزها می سوزند همچنان
من می سوزم
بی آنکه شعله ای باشد
دود می کنم
سیاه می شوم
دندانهایم به هم می خورند
گوشهایم سوت می کشند
قلبم تندتر می زند
و چیزی در این شهر
از افکار فاسد و دست چندم
به لحظاتم چنگ می اندازد


Monday, July 11, 2011


ماشین را که با سرعت به گارد ریل بزنم نه به عشق اولم فکر می کنم نه به تو. به دختری فکر می کنم که وقتی خبر مرگم به گوشش رسید سرش را تکان میدهد. لبخند می زند و زیر لب می گوید کوچک غمگین من..




همه‌ی عمر از مسير کج...
همه‌ی راه‌ها از مسير کج...
خط راست، خطی بود که فقط در کتاب هندسه بود....


رضا قاسمی - وردی که بره ها می خوانند



Monday, July 4, 2011


ضیافت های عاشق را خوشا بخشش، خوشا ایثار

خوشا پیدا شدن در عشق . برای گم شدن در یار

چه دریایی میان ماست . خوشا دیدار ما در خواب

چه امیدی به این ساحل . خوشا فریاد زیر آب

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن

خوشا مردن . خوشا از عاشقی مردن

...

ایرج جنتی عطایی



Saturday, July 2, 2011



یادتون هرگز نمی مونه
ن م ی م ون ه