skip to main
|
skip to sidebar
Cast Away
Monday, April 26, 2010
آدمهايي هستند كه ناخودآگاه از خودمان مي رنجانيم.
مثل ساعت هايي كه صبح دلسوزانه زنگ مي زنند و
در ميان خواب وبيداري بر سرشان مي كوبيم.
بعد مي فهميم كه خيلي دير شده.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Pages
Home
Followers
Blog Archive
►
2011
(62)
►
September
(29)
►
August
(12)
►
July
(5)
►
June
(2)
►
May
(3)
►
April
(3)
►
March
(3)
►
February
(3)
►
January
(2)
▼
2010
(124)
►
December
(3)
►
November
(1)
►
October
(1)
►
September
(4)
►
August
(15)
►
July
(8)
►
June
(16)
►
May
(8)
▼
April
(11)
اوضاع بدي شده؛هرجا که هستيد، هر از چند گاهي دستي ب...
آدمهايي هستند كه ناخودآگاه از خودمان مي رنجانيم.مث...
هر رابطه اي چون پارچه اي ست.هر بهم زدني چون جر خور...
ترکیدم و پاره پاره هایم انگار به تمام دنیا چسبیدند..
ساده است..
...من خوب می دانم که زندگی يکسره صحنهء بازی ست ،خو...
آدمهای احساساتی را بايد کُشت. آنها به درد لای جرز ...
" شنيده ام كه ون گوك ، بي جهت مي گريسته است. بي جه...
- ولی آخه چرا جدا بشیم؟ ما می تونیم تمام عمر با هم...
می گه چرا بدون اطلاع قبلی رفت پی کارش و یه دفعه من...
دلمان را به چه خوش کرده ایم ؟اين همه بالش تنها ؟اي...
►
March
(23)
►
February
(15)
►
January
(19)
►
2009
(187)
►
December
(12)
►
November
(13)
►
October
(10)
►
September
(6)
►
August
(9)
►
July
(20)
►
June
(11)
►
May
(18)
►
April
(24)
►
March
(15)
►
February
(22)
►
January
(27)
►
2008
(65)
►
December
(37)
►
November
(28)
No comments:
Post a Comment