skip to main
|
skip to sidebar
Cast Away
Monday, June 15, 2009
بازی را عوض میکنی
و خود را از طنابی میاویزی
که سالها پیش بر آن تاب خورده ای
ما
تکرار تکه های همیم
مثل تو پسرم که تاب میخوری
مثل من
که تو را تاب میدهم
تا طناب را فراموش کنم...
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Pages
Home
Followers
Blog Archive
►
2011
(62)
►
September
(29)
►
August
(12)
►
July
(5)
►
June
(2)
►
May
(3)
►
April
(3)
►
March
(3)
►
February
(3)
►
January
(2)
►
2010
(124)
►
December
(3)
►
November
(1)
►
October
(1)
►
September
(4)
►
August
(15)
►
July
(8)
►
June
(16)
►
May
(8)
►
April
(11)
►
March
(23)
►
February
(15)
►
January
(19)
▼
2009
(187)
►
December
(12)
►
November
(13)
►
October
(10)
►
September
(6)
►
August
(9)
►
July
(20)
▼
June
(11)
It doesn’t interest me how old you are.I want to k...
گفتی که یک دیار هرگز به ظلم و جور نمی ماند،برپا و ...
"همیشه بوی خون از صفحات تاریخ می آمداین بار اما از...
بیشتر از اینکه از میزان بالای احمق بودن تو ناراحت ...
مثل برگهای پائیزی زرد می شویم.به سادگی و در عین خو...
هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی..ازین زمانه دلم سیر...
بازی را عوض میکنیو خود را از طنابی میاویزیکه سالها...
خدای عزیزبدجوری واسه تو و تموم پیروانت متاسفم.
ابرها کنار می روند و تهران پدیدار می شود..می خواهم...
آمده.باید به فنا بروم.دوباره.
انسانها سه دسته اندسته ای که فکر می کنن و عمل می ک...
►
May
(18)
►
April
(24)
►
March
(15)
►
February
(22)
►
January
(27)
►
2008
(65)
►
December
(37)
►
November
(28)
No comments:
Post a Comment