skip to main
|
skip to sidebar
Cast Away
Friday, May 22, 2009
وقتی که یک نفر تو رو از منجلابی که توش گیر کردی
بیرون می کشه
حاضری که کنار ساحل ارامش دراز بکشی و بمیری.
حال منو نمی دونه کسی.
حال عجیبیه.
دیوونه منجیت میشی بدون اینکه لحظه ای برسه که بتونی بهش اینو بگی.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Pages
Home
Followers
Blog Archive
►
2011
(62)
►
September
(29)
►
August
(12)
►
July
(5)
►
June
(2)
►
May
(3)
►
April
(3)
►
March
(3)
►
February
(3)
►
January
(2)
►
2010
(124)
►
December
(3)
►
November
(1)
►
October
(1)
►
September
(4)
►
August
(15)
►
July
(8)
►
June
(16)
►
May
(8)
►
April
(11)
►
March
(23)
►
February
(15)
►
January
(19)
▼
2009
(187)
►
December
(12)
►
November
(13)
►
October
(10)
►
September
(6)
►
August
(9)
►
July
(20)
►
June
(11)
▼
May
(18)
You were absolutely right.
من مسلمانم.اماتنها می خواهم تا دین من بر سجاده ام ...
وقتی که یک نفر تو رو از منجلابی که توش گیر کردیبیر...
به بادبادکی می اندیشم که لای سیمهای برق گیر کرده ب...
No title
انتقام هيچوقت يک خط مستقيم نيست،انتقام يه جنگلهو م...
برای رسیدن به باغ یقین باید از کوچههای شک عبور کر...
If I were a swan, I'd be gone.If I were a train, I...
تقصیر هیچ کس نیست.تقصیر همه کس هم اگر باشدنمی خواه...
گاهی هم آدم دلش می خواهد به بقیه بگه " لطفا خفه شی...
Leslie: Trust everyone but always cut the cards,Be...
La Maison Sous Les Arbres...
خیلی بدهکه چهره واقعیت رو نشون ندی.به خصوص وقتی ک...
گرچه می گفت که زارت بکشم،می دیدمکه نهانش نظری با م...
پدرقدیمیاتو کتاتبابا تجربه هامی گفتنآدما همیشه دور...
ببار ای ابرکمهمین امشبزیادکه دلم از اینهمه سیاهی د...
همه چیز باید از تو می رسید..امااماهیچ چیز نرسید..م...
When you were a boyYou had no place inside your pa...
►
April
(24)
►
March
(15)
►
February
(22)
►
January
(27)
►
2008
(65)
►
December
(37)
►
November
(28)
No comments:
Post a Comment